تا کنون آمار سه ماهه اول 2012 شرکت هايي چون نوکيا ، گوگل و سامسونگ را مورد بررسي قرار داديم. حال نوبت به نگاهي همه جانبه به عملکرد اپل مي رسد. اشاره ديرهنگام به اين آمار، فرصتي است براي مقايسه ارقام مالي اپل با ارقام ساير غول‌هاي تکنولوژيک. در ادامه مطلب با ما باشيد تا نگاهي متفاوت به دستاوردهاي فصلي و چشم انداز اپل در سال 2012 بياندازيم.
گزارش مالي اپل در بهار 2012
اپل در فصل مالي اخير (سه ماهه اول 2012) با فروشي معادل 39.2 ميليارد دلار، به سود خالص 11.6 ميليارد دلار (12.30 دلار به ازاي هر سهم) دست يافت. اين نتيجه در مقايسه با درآمد 24.7 ميليارد دلاري و سود 6 ميليارد دلاري (6.40 دلار براي هر سهم) در فصل مشابه سال گذشته، جهش خيره‌کننده‌اي را نشان مي‌دهد. اپل اين موفقيت را مديون فروش 35.1 ميليون آيفون و 11.8 ميليون آيپد است که به ترتيب در مقايسه با فصل مشابه سال قبل، فروش‌شان 88% و 151% افزايش يافته است. در همين مدت 4 ميليون مک (7% افزايش نسبت به پارسال) و 7.7 ميليون آيپاد (15% کاهش نسبت به پارسال) فروخته شده.
تيم کوک درباره اين پيشرفت شتابان گفته: «خود ما هم از فروش 35 ميليون آيفون و تقريباً 12 ميليون آيپد شگفت‌زده‌ايم. آيپد جديد يک شروع فوق‌العاده داشته و در طول اين سال، شما نوآوري‌هاي ديگري هم خواهيد ديد که فقط اپل مي‌تواند ارائه کند.» يادمان نرفته که او در گزارش فصل قبل، اشاره کرده بود که اپل چندين محصول عاليِ جديد را در صف توليد دارد.
تاکنون براي تحسين عملکرد يک وسيله يا يک مجموعه، آن را به ساعت سوئيسي تشبيه مي‌کرديم. ولي ديگر عاقلانه نيست که بگوييم اپل مثل ساعت‌هاي سوئيسي کار مي‌کند، چون اين کمپاني تحت نظر تيم کوک در هر فصل رکوردها را جابه‌جا کرده و به واقع مثل ساعت‌هاي اتمي کار مي‌کند! بگذاريد اينطور براي شما مثال بزنم. ساخت ورزشگاه فوتبال ومبلي جديد، کمي بيش از 1 ميليارد دلار هزينه در بر داشت. اپل با درآمدي که دارد، مي‌تواند هر دو هفته يک بار، هزينه ساخت يک ورزشگاه ومبلي جديد را تأمين کند (يعني 24 ومبلي در هر سال) و با اين حال همچنان سالانه 13 ميليارد دلار سود کند. اين 13 ميليارد دلار، معادل کل ارزش سهام نوکيا در حال حاضر است!
حقايق شگفت انگيز!
گزارش مالي اپل به تنهايي تحسين بر انگيز است. ولي اگر مشاهده اين ارقام براي شما عادي شده، شايد بد نباشد که آنها را با دستاوردهاي ساير کمپاني‌ها در مدت زمان مشابه مقايسه کنيم:
1- اپل بزرگترين کمپاني دنيا از لحاظ ارزش جاري بازار است. و ميزان فروش آن که با رشد مستمر (در مقياس سالانه) همراه بوده نيز به طرز شگفت‌آوري بالا است. شايد عکس زير به تنهايي گوياي بزرگي اين شرکت در مقايسه با رقبايش باشد.
2- درآمد اپل در سه ماه اول 2012 معادل 39.2 ميليارد دلار بوده، يعني فقط 3 ميليارد دلار کمتر از مجموع درآمد مايکروسافت (17.41)، آمازون (13.18)، گوگل (10.65) و فيسبوک (1.06)!
3- رشد درآمد اپل دو برابر سريع‌تر از رشد درآمد آمازون و گوگل بوده. و سود خالص آن نيز، در مقايسه با فصل اول سال 2011، 94% رشد کرده است. سود خالص اپل در اين فصل، بيشتر از کل درآمد فصلي گوگل بوده است.
4- سود روزانه اپل 125 ميليون دلار است.
5- حاشيه سود عملياتي اپل که در درجه اول يک کمپاني سخت‌افزاري است، از حاشيه سود عملياتي مايکروسافت که يک کمپاني نرم‌افزاري است، و حاشيه سود عملياتي گوگل که يک کمپاني اينترنتي است، فراتر رفته. و اين شگفت‌آور است چراکه دو کمپاني ديگر، با مسايل زنجيره توليد و توزيع روبرو نيستند. و با اين حال اپل از آنها برتر است.
6- اپل در اين فصل، تقريباً همان تعداد آيفون را فروخته که در فصل منتهي به کريسمس (که حجم تقاضا در آن غول‌آسا است) فروخته بود. در فصل آخر 2011، اپل هر هفته به طور ميانگين 2.2 ميليون آيفون فروخته بود. و در فصل اول 2012 به طور ميانگين کمي بيش از 2 ميليون آيفون.
7- اپل هم اکنون 110 ميليارد دلار نقدينگي در دست دارد. اين يعني 35 ميليارد دلار بيش از رقمي که فيسبوک در زمان مذاکره براي خريد اينستاگرام، روي خودش قيمت‌گذاري کرده بود.
8- رقم فوق تقريباً معادل مجموع ارزش سهام دو رقيب اپل، يعني آمازون و ريم است؛ شايد همين هم ريم را عصباني کرده و واداشته تا جلوي يکي از فروشگاه‌هاي اپل در استراليا تظاهرات ضد اپلي برگزار کند!
9- اپل فقط در 6 ماه گذشته رقم 29 ميليارد دلار به دارايي نقدي خود افزوده که اين معادل ارزش کل سهام کمپاني Dell است.
10- در امريکاي شمالي، رشد درآمد اپل از فروشگاه آيتونز، دو برابر سريع‌تر از رشد درآمد فروش محتواهاي رسانه‌اي آمازون بوده؛ 35 رشد براي اپل و 17 درصد رشد براي آمازون.
11- در حقيقت، اپل فقط از فروش آيفون، 10 ميليارد دلار بيشتر از فروش خالص آمازون کسب درآمد کرده. اگر اين هم مايه سرافکندگي جف بزوس نيست، بايد بدانيد که در فصل اخير، درآمد روزانه اپل معادل کل درآمد فصلي آمازون بوده است.
12- حاشيه سود خالص اپل در فصل اخير، به طرز خيره‌کننده‌اي افزايش يافته و به حدود 47% رسيده است.
13- اپل اکنون دو سوم درآمدش را از فروش جهاني خود کسب مي‌کند. به ذکر يک نمونه از فروش جهاني اپل بسنده مي‌کنيم. فروش اين اَبَر کمپاني در چين، نسبت به فصل مشابه سال قبل، سه برابر افزايش يافته است.
14- جداي از عشق يا نفرتي که نسبت به اپل داريد، آيا اينها براي تحسين عملکرد يک کمپاني کافي نيست؟
اپل کمپاني پر حاشيه‌اي است. نه به اين دليل که زياد خودنمايي و جنجال مي‌کند، بلکه چون مثل قلعه‌اي در مه، هميشه فعاليت‌هايش را در سکوت و به طور کاملاً محرمانه دنبال مي‌کند و اين روش، شايعات و گمانه‌زني‌هاي زيادي را حول آن شکل مي‌دهد. در قبال چنين کمپاني مخفي‌کاري، دو رويکرد خبررساني را مي‌توان داشت:
1- پرداختن به تمام شايعات کوچک و بزرگي که هر روز از راه مي‌رسند و مثل توپ پينگ-پونگ جلوي چشم ما اين طرف و آن طرف مي‌روند.
2- نگاه به ريشه‌ها و سبک کاري ديرينه‌اي که در بنيان اين کمپاني ريشه دوانده، و سپس سنجش شايعات بر اساس اين معيارها.
من سعي دارم رويکرد دوم را داشته باشم. بر همين اساس هم هست که مي‌توان گفت سال 2012، براي اپل «سال طراحي» است؛ يا بگذاريد اينطور تصحيح کنم: «سال 2012 براي اپل بايد سال طراحي باشد!»
حدود 5 ماه قبل، از نويسنده زندگينامه استيو جابز پرسيده شد که در مورد سرنوشت اپلِ بعد از استيو جابز چه فکري مي‌کند؟ آيزاکسن در پاسخ گفت که جابز در کارش دو وجه بارز شخصيتي داشته؛ او تاجرپيشه (Businessman) و طراح (Designer) بوده. در سال‌هاي پس از بازگشتش به اپل، دو نفر با او در اين دو ويژگي شريک بودند: تيم کوک شريک جابز در کارهاي تجاري بود، و جاني آيو شريک او در طراحي محصولات.
بايد اذعان کرد که در دو سال گذشته، يعني پس از معرفي آيفون 4 و آيپد 2، جاني آيو که بي‌اغراق برترين طراح دنيا در حوزه کاري خودش است، به درون مه خزيده. سال 2011 از لحاظ طراحي محصولات جديد، براي اپل سال بسيار آرامي بود. به همين دليل سال 2012 از اين منظر خيلي تعيين‌کننده است. گرچه عملکرد مالي کمپاني، نشان از کم‌نقص بودن کار تيم کوک به عنوان مدير اجرايي شرکت دارد، ولي نبايد فراموش کرد که اپل بعد از استيو جابز، هنوز طراحي جديدي براي محصولاتش ارائه نکرده. و اين چرا آن قدر مهم است؟ زيرا طراحي، از ابتدا تاکنون وجه تمايز اصلي اپل در برابر رقبايش بوده و حالا مدتي است که به حاشيه رانده شده.
هنوز يادمان نرفته که حدود سه هفته قبل، (بر اثر اشتباه مترجمان در برگردان متن يک مصاحبه از زبان فرانسوي به انگليسي) به سرعت شايعه‌اي در اينترنت پيچيد مبني بر اينکه فيليپ استارک (طراح نامدار فرانسوي) در حال کار بر روي يک محصول انقلابي براي اپل است. خبري که باعث جهش قيمت سهام اپل و جلب دوباره نگاه‌ها به سمت اين کمپاني شد. خيلي زود مشخص شد که استارک مشغول کار بر روي همان قايق تفريحي است که جابز در سال‌هاي پاياني عمرش وقت زيادي را روي آن مي‌گذاشت، و خبري از محصول مشترک با اپل نيست. ولي در همين فاصله کوتاه ميان انتشار و سپس تکذيب خبر، عده زيادي آن را باور و منتشر کردند. چرا چنين خبري آنقدر خريدار پيدا کرد؟ دقيقاً به همين خاطر که: طراحان اپل مدت‌ها است در خارج از پوشش رادار آدم‌هاي کنجکاوي مثل من و شما هستند. در عمل مدت‌ها است که کار بزرگي از بخش طراحي اپل نديده‌ايم و اين گرچه کمي دلسردکننده است، ولي احتمالاً آرامش قبل از طوفان است.
همه ما مي‌دانيم که طراحي و مواد به کار رفته در محصولات اپل، چنان خوب و بادوام هستند که تا مدت‌ها دل کاربران را نخواهند زد. اين نوع طراحي و انتخاب متريال به اپل امکان مي‌دهد که براي مدت بيشتري خط توليد محصولات خود را با حداقل تغييرات -و حداقل شکايت از طرف کاربران مُدپرست- بر پا نگه دارد و هزينه‌هاي ساخت يا نوسازي خطوط توليد را در بازه‌هاي زماني بلندمدت‌تري تقسيم کند. اما جاني آيو بايد دير يا زود اين خلاء طراحي را پر کند، زيرا او نماد يک وجه از شخصيت جابز است: «جابزِ طراح» وجهي که عدم تقويت آن مي‌تواند به قيمت از دست رفتن پيشتازي اپل در حوزه‌هايي که در آنها قدرتمند است تمام شود. اگر اپل امتياز خود را از اين منظر از دست بدهد، جز اکوسيستم بسته و مطمئن و خدمات يکپارچه، ديگر چه فرقي با رقبايش خواهد داشت؟ مطمئناً آيو نيز خود به خوبي از اين مهم اطلاع دارد. وقتي نتيجه کار او و گروهش را ببينيم، احتمالاً پاسخ به اين پرسش که: «واقعاً جاي استيو جابز در اپل خالي نيست؟» راحت‌تر مي‌شود. بايد ديد آيو بدون نظارت جابز، همان نتايج کاري بي‌نظير خود را تکرار خواهد کرد يا خير.
از جملاتِ مؤکد تيم کوک در پايان جلسه معرفي آيپد جديد، يعني آنجايي که گفت: «براي امسال، کار اپل تازه آغاز شده و بايد منتظر محصولات شگفت‌انگيز ديگري باشيد» اين طور بر مي‌آيد که طراحان اپل، سخت مشغول طراحي قاب‌هاي زيبايي هستند که قرار است سخت‌افزار و نرم‌افزار يکپارچه محصولات جديد اپل را ميزباني کنند. با خوشبيني بايد گفت که اگر چنين نبود، تيم کوک اين گونه با اطمينان سخن نمي‌گفت. طراحي جديد براي آيفون بعدي به نظر قطعي مي‌رسد. زيرا بهبود سخت‌افزار و نرم‌افزار، حربه‌اي نيست که بشود براي دو سال متوالي روي آن حساب کرد. در اين بين، به احتمال زياد طراحي مک‌ها (آيمک، مک‌بوک و مک بوک اير) هم دستخوش تحول مي‌شود. شايعات عرضه iTV در اواخر سال ميلادي هم کاملاً جدي است و شايد محصول بزرگ اپل براي کريسمس، همين iTV مرموز باشد.
زير نظر جاني آيو (مدير ارشد طراحي)، فيل شيلر (مدير ارشد بازاريابي جهاني)، اسکات فرستال (مدير ارشد بخش توسعه iOS)، ادي کيو (مدير ارشد نرم‌افزارها و خدمات اينترنتي)، باب منسفيلد (مدير ارشد بخش سخت‌افزار)، و جف ويليامز (مدير ارشد عمليات‌ها) که همگي به طور مستقيم به تيم کوک ( محبوب‌ترين مديرعامل دنيا) گزارش مي‌دهند، اتفاقات هيجان‌انگيزي در راه است. براي سهامداران اپل، خوابيدن در باد موفقيت‌هاي ده سال گذشته پذيرفتني نيست. اگر اينطور بود، هيئت‌مديره اپل تضمين اعطاي 300 ميليون دلار سهام نقد در انتهاي بازه ده ساله 2011-2021 را به تيم کوک نمي‌داد. آنها بهتر از من و شما مي‌دانند که در دنياي امروز، اگر پيشرفت نکني، در جا نزده‌اي، بلکه پسرفت کرده‌اي. و اين را هم به خوبي مي‌دانند که اپل هنوز که هنوز است قله‌هاي زيادي براي فتح کردن بر سر راه دارد. پس هرگز جاه‌طلبي خود را کنار نخواهد گذاشت.
اگر اپل در سال 2012 با طراحي‌هاي جديدش، همچنان ديوانه‌وار به سمت فتح قله‌هاي جديد بتازد، به احتمال زياد ظرف دو سال آينده اولين کمپاني 1 تريليون دلاري دنيا خواهد شد. بايد ديد که آيا يک بار ديگر، طراحي برتر به کمک مهندسين نرم‌افزار و سخت‌افزار مي‌آيد تا با هم اپل را به اين قله باورنکردني برسانند و رقبا را هم به تکاپو بياندازند، يا خير. فعلاً که رقيبان در حال نيش و کنايه زدن هستند، اما اپل با اينکه جلوي يکي از فروشگاه‌هايش در استراليا تظاهرات بر پا مي‌شود، با تکيه بر فروش عالي و محبوبيت برندش به سکوت محض فرو رفته. ژاپني‌ها ضرب‌المثلي دارند: «قلعه در مه، باابهت‌تر است.» و اپل هميشه سعي کرده مه‌آلود باشد تا ابهت بيشتري پيدا کند. ماه‌هاي باقي مانده از سال 2012، براي اين شرکت بسيار تعيين‌کننده‌اند. زيرا اپل آنقدر اوج گرفته که اگر مراقب نباشد و سقوط کند، راه درازي تا فرودست دارد. و مديران اپل که نماينده و معتمد صاحبان سهام هستند، به هيچ وجه از اين خطر غافل نيستند.
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند
